English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ejection U بیرون رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
rani U رانی
ranee U رانی
crural U رانی
femoral U رانی
d. of a speech U سخن رانی
repression U واپس رانی
inguinal U کشاله رانی
canoes U قایق رانی
canoe U قایق رانی
oratorship U سخن رانی
oarsmanship U کرجی رانی
salaciousness U شهوت رانی
salacity U شهوت رانی
wheelchairs U ویلچر رانی
wheelchair U ویلچر رانی
voluptuousness U شهوت رانی
yachting U قایق رانی
voluptuously U باشهوت رانی
motoring U اتومبیل رانی
extrusion U روزن رانی
salaciously U از روی شهوت رانی
shippable U قابل کشتی رانی
shipping company U شرکت کشتی رانی
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
pultrusion process U فرایند کشش رانی
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
innavigable U غیرقابل کشتی رانی
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
sailing orders U دستور کشتی رانی
lectureships U سمت سخن رانی
libidinously U از روی شهوت رانی
extrudate U محصول روزن رانی
nautically U از لحاظ کشتی رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
to go on the stump U سخن رانی کردن
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
lectureship U سمت سخن رانی
seaworthy U قابل کشتی رانی
boats U قایق رانی کردن
drive way U مسیر اتومبیل رانی
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
funeral oration U سخن رانی برسرجنازه
regatta U مسابقه کرجی رانی
boat U قایق رانی کردن
regattas U مسابقه کرجی رانی
pawn push U پیاده رانی شطرنج
ox goad U نیزه گاو رانی
to give a lecture U سخن رانی کردن
aerostation U کشتی رانی هوایی
auto drome U پیست اتومبیل رانی
ease all U درکرجی رانی ایست
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
harness race U مسابقه ارابه رانی
platforms U سخن رانی کردن
cabotage U کشتی رانی ساحلی
platform U سخن رانی کردن
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
effective electromotive force U نیروی برق رانی موثر
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
active emf U نیروی برق رانی موثر
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force U نیروی برق رانی مجاورتی
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
eloge U سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
circumnavigate U دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
icekhana U اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumavigator U کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
forth of U بیرون از
from the outside U از بیرون
outsides U بیرون
out <adv.> U به بیرون
outside U بیرون
outwith [Scotish E] <adv.> U بیرون [از]
abroad U بیرون
out-of- U بیرون از
extra terrestrial U بیرون از
out of U بیرون از
efferent U بیرون بر
forth U بیرون از
away U بیرون از
without U بیرون از
out U بیرون از
out- U بیرون از
outed U بیرون از
outside appearance U بیرون
externals U بیرون
off the track U بیرون
from outside U از بیرون [از]
without U بیرون
out <adv.> U بیرون
from out of town U از بیرون [از]
outward bound U بیرون رو
external U بیرون
away U بیرون
out door U بیرون
out [of] <adv.> U بیرون [از]
outside [of] <adv.> U بیرون [از]
bakkat U به بیرون
outdoor U بیرون
clamp U بیرون کشیدن
outgoing U بیرون رونده
ejector U بیرون کننده
clamping U بیرون کشیدن
vents U بیرون ریختن
ejection U بیرون اندازی
efferent U رگ بیرون بر وابران
vents U بیرون دادن
effuse U بیرون ریختن از
ejaculatory U بیرون اندازنده
egestion U بیرون ریزی
clamps U بیرون کشیدن
draw out U بیرون کشیدن از
beyond one's vision U بیرون ازحدبینایی
bear out U بیرون دادن
beyond d. U بیرون از حدوصف
outflows U بیرون ریزی
jettison U بیرون افکندن
jettisons U بیرون افکندن
jettisoning U بیرون افکندن
jettisoned U بیرون افکندن
deferent U بیرون برنده
to go out U به بیرون رفتن
astir U بیرون از بستر
plug U بیرون زدن
plugging U بیرون زدن
plugs U بیرون زدن
outflow U بیرون ریزی
clamped U بیرون کشیدن
draw U بیرون کشیدن
draws U بیرون کشیدن
bring off U بیرون بردن
ejector U بیرون انداز
outpour U بیرون ریختن
push off U بیرون رفتن
to puff out U پف پف بیرون امدن
to pay off U بیرون دادن
to pay away U بیرون دادن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com